حضوری بر تولدت خسرو ...
- منتشرشده در ردپای نمایش
بمناسبت 15 دی ماه زادروز استاد خسرو نایبی فرد
« مارکوپلو» در سفرهـای خویش با معرفی شرق و شرقِ دور به جهانِ غرب که تازه از خواب قرون برخاسته بود توانست نام خود را جاودانه کند. اما او در سفرهـای خود به دنبال جاودانگی نامش نبود، او سودای تجارت در سر داشت.
در خراسانِ بزرگ هـم جهانگردی داریم که کم از مارکوپلو سفر نکرده و کمتر از او سیر آفاق و انفس نداشته، تنها سودای دیگری در سر داشت، او در تجارت خویش شادی و اندیشه را به مردم می داد و دلخوشی از آنها می گرفت. امروز در آستانه شصت و ششمین زادروزش با انسانی روبه روییم که دنیایی دانش و تجربه در کوله بار و صفا در باطن دارد.
جمعی از انبوه هنرمندانی که خاطرتی با استاد « خسرو نایبی فرد» دارند درباره او چنین می گویند:
فرزانه کابلی:
خسرو نایبی فرد انسانی دوست داشتنی، مهربان و پرانرژی، مردی که طنز پردازی او گروههای فولکوریک ایران را همیشه سرشار می داشت و بچه ها عاشقانه او را دوست داشتند. به یاد دارم استادانی بنام هـای رابرت دووارن و ژاکلین دووران از کشورهـای خارجی آمده بودند که هر روز از صبح تا بعدازظهر به ما تمرین می دادند تا برای مراسمی در تالار رودکی آماده شویم و بعد از آن اجرا برای تبادل هنر به کشورهای خارجی سفر کردیم. خسرو نایبی فرد علاوه بر این که از اعضای گروه فولکور ایران بود، نوازنده ای چیره دست در زمینۀ سازهای پوستی و کوبه ای هم بود و یادم است سفری به واشنگتن داشتیم که در شبی ایشان دهلی معیوب را برداشت و بر زمین (کف هتل) نشست و دهل معیوب را تعمیر کرد تا برای اجرا آماده اش کند و از آنجایی که او خوش سخن و شوخ طبع بود تا صبح همه اعضای گروه و همچنین برادر من که آن شب مهمان ما بود گرد او نشستند، گفتند و خندیدند و با اینکه روز پرکاری پشت سر گذاشته بودند خستگی را احساس نمی کردند و این برجسته ترین هنر خسرو نایبی فرد بود. میلادت فرخنده باد !
جواد انصافی:
خسرو نایبی فرد مرد شماره یک فولکور ایران است، جزء معدود کسانی می باشد که تمامی طراحان حرکت های نمایشی فولکوریک ایرانی از خراسانی، گیلانی، آذربایجانی، کـردی، لری، بلوچی و … را به خوبی می داند که متأسفانه از وجود این شخصیت و هنر والای ایشان استفاده شایان نگردیده است. آشنایی من با خسرو نایبی فرد به دوران سربازی که سپاه بهداشت بودیم بر میگردد، او بدلیل تسلط کامل به هنر فولکوریک تنها کسی بود که در پادگان اجازه داشت ریش بلندی داشته باشد چون قرار بود در جشن بزرگی که در تالار وحدت اجرا می شد نقش بچه مرشد را در کنار استاد انتظامی بازی کند و همچنین در نمایش های فولکوریک هنرنمایی کند. از سال ۱۳۵۸ در گروه انصافی همکاری های مختلفی نمودند. بازیگری ، نوازندگی، آهنگسازی و … در نمایش سیاه بازی دام نقش جوان پوش را در مقابل سیاه بازی کرد که حدود دو ماه در تئاتر شهر اجرا شد و بعد از شبکه یک سیما پخش گردید. بعد از چند سال به مشهد مهاجرت کرد و با گروههای هنری مشهد به ادامه فعالیت پرداخت و همچنان فعال است . با آرزوی موفقیت برای خسروی عزیزم ، تولدت مبارک ...
امیر پارسی:
نام و یادِ خسرو نایبی فرد یادآور روزهـای خوش تئاتری من است. خستگی های طاقت فرسای نمایش « دام» را با شوخی ها، مزه پرانی ها و شعرهـایی که برایمان میخواند رفع میکردیم. یاد اون روزها بخیر ... دوستی صمیمی و یاری قدیمی، استاد صحنه های نمایش، . شصت و ششمین بهار زندگیش را تبریک میگم. امیدوارم که در مابقی عمر پر بارش همچون گذشته بر روی صحنه های تاتر و تلویزیون ایران بدرخشد .
احمد آهسته:
نوازنده ای چیره دست و هنرمندی توانا، از هنرش که بگذریـم بسیار بذله گو و شوخ طبع … خاطرات خوش نمایش دام در کنار خسرو نایبی فرد و آن خنده ها هـرگز از ذهنم پاک نخواهد شد. زادروزت فرخنده باد خسرو جان…
ثنالله فغان:
خسرو نایبى فرد عزیز از جمله نادر افراد هنرمندی است که از دیر باز خود، هنرش را در خدمت تئاتر گذاشته چه در صحنه و چه در پشت صحنه، از صحنه تا ساخت مسکن براى عزیزان هنرمند بى شائبه، تمامى توان خود را در خدمت هنر و هنرمندان گذاشته و خارج از شخصیت فردى و دوستداشتنى و هنر ارزشمندش انسان بسیار مهربانی ست که حق مسلم و زیادى را بر گردن هنر و هنرمندان این مرز و بوم دارد بنده همیشه عاشقانه دوستش دارم و زادروز تولدش را بهشون تبریک عرض می کنم.
شاپور ترکمن سرابی:
آنروز که پای در ضرباهنگِ کرشمۀ طبیعت به عرصۀ بودن نهادی، در اشک و خنده ات ، بازی خسرو بودن را به آذین زدی. امید که در ریتـم نبض سالهایِ ماههایِ هفته هـایِ روزهایِ ساعات دقیقه هـایِ ثانیه به خسروی زنده باشی . میلادت خجسته باد !
زنده یاد استاد ماشالله اسدی نژاد:
یکی از بهترین هنرمندانی که در طول ۶۰ سال فعالیتم به پای خیمه خیمه شب بازی من نشست و هنرنمایی کرد خسرو نایبی فرد بود. جوانی خوش ذوق بود، هنرمند بود و هماره الگوی جوانان بعد از خودش بود …
*** *** ***
خسرو نایبی فرد مردی که همه ی مشخصه های یک استاد را دارد ، فروتنی ، آموختن و آموزاندن بی دریغ و منیت ، ولی نام استاد را هرگز نپسندیده ، در آستان شصت و ششمین زادروزش گذری کوتاه میکنیم بر زندگی سراسر بار آوری و دهشمندی اش :
استاد خسرو نایبی فرد دانش آموخته دانشسرای هنر تهران ( سازمان ملی فولکور ایران ) می باشد. او هنر را از تهران آغاز کرد و در کنار بزرگانی چون غلامرضا سخائی، فرزانه کابلی، فرخ علیپور، جواد انصافی و ... بهمکاری پردخت. تا سال 61 در بخش برنامه های تاتر اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی تهران مشغول به خدمت بود در همان سال در زیارتی از امام رضا میخواهد چنانچه خیرش در آن است به مشهد منتقل شود و در کمتر از یکماه حکم انتقالی اش به مشهد صادر میشود و او در مشهد جمع هنرمند را در پرتو دانش خود روشن میکند.
شرکت در نمایش خانات نوشته و کارِ رضا صابری، همکاری با استاد ماشاالله اسدی نژاد و همکاری طولانی با گروه کارگر به سرپرستی علی آزادنیا که این آخری موجب شد به سفرهای زیادی برای اجرای نمایش ها برود و همین او را به مارکوپولوی نمایش خراسان بدل کرد چرا که در اکثر شهر های ایران و بسیاری از کشورهای خارجی به هنر نمایی پرداخته تنها فرق او آن است که سودای هنر عشقی در او افکنده که شعله های مهرش هر سودای دیگری را سوزانده ...
استاد نایبی فرد !
اهالی هنر نمایشِ این سرزمین برایتان عمری دراز در نهایت سلامتی و سربلندی آرزو دارند.
سایه تان مستدام استاد ...
با تشکر از آقایان سیروس سعیدیان و امیر حسین انصافی که مرا در گردآوری این مطلب یاری دادند.