نقد

نگاهی به آثار زنده یاد ”اکبر رادی” به مناسبت هفتاد و چهارمین سالگرد تولدش

همنوایی با عشق و رنج ملت ایران
رضا آشفته: اکبر رادی، نمایشنامه نویس گرانقدر کشورمان، متولد مهر 1318 با نوشته هایش به هویت ملی و فرهنگی و ارتقا آن کمک شایانی کرده است.
فقط کافی است یک بار تمام نمایشنامه هایش را بخوانیم تا با وسعت دید و نحوه پردازش نگاه او به مسائل آشنا شویم. او مردی است که قلبش در این جغرافیا می تپید و این خود دلیل مبرهنی است برای دوام و بقا هنر و ادبیات این بزرگمرد در سرزمین ایران.
یکی از افتخارات نگارنده، شاگردی و نشسستن پای صحبت ها و مرور اندیشه های اکبر رادی است. شاگردی که فراتر از آموختن تکنیک، به نگاهی مرورگر و تحلیلگر نسبت به همه داشته های خویش رسیده است. اکبر رادی به ما می آموخت که نسبت به زندگی و واقعیت های پیرامونی، نه تنها بی تفاوت نباشید که همواره از آنجا نقبی به کاغذ و صحنه بزنید، تا بتوانید هنرتان را تبدیل به هنر پذیرنده ای از سوی مردم کنید.
29 مرداد 86 در ادامه اجراهای "لبخند باشکوه آقای گیل" به کارگردانی هادی مرزبان در تالار اصلی تئاترشهر، بزرگداشتی برگزار شد برای این بزرگمرد و من همان زمان متنی یا دلنوشته ای نوشته ام که این گونه بوده است: ‌‌اکبر رادی، استاد گرانقدر نمایشنامه‌نویسی ایران، مردی از جنس باران و خطه سرسبز گیلان، پس از سال‌ها همنوایی با عشق و رنج ملت ایران، اینک با کارنامه‌ای متعالی، یک روزنه آبی به سوی هویت ملی گشوده است.
مردی که آهسته با گل سرخ و همسو با ملودی شهر بارانی از افول و مرگ در پاییز می‌گوید و از پشت شیشه‌ها، بلندنظرانه صیادان را می‌یابد. او که شبانه‌اش سنگفرش خیس است و مدام در تار و پود ذهنش به آنچه باید حقیقتی از دنیای پیرامونش باشد، چشم می‌دوزد و یک چشم‌انداز دور برای ایران دارد.
مردی که پلکان ترقی را با جنگ علیه مادیاتِ بادآورده طی می‌کند و حتی بر تنگ چشمی قبله عالم در هاملت با سالاد فصل قهقهه می‌زند، اما از این قهقهه ما فقط یک لبخند ساده و ملیح می‌بینم، او حتی در شوخی با دنیا هم رسم ادب را به جای می‌آورد.
ما او را با "ملودی شهر بارانی" خاطره ساخته‌ایم. مردی که ادیب و جامعه‌شناس است، اما ما فقط او را به عنوان نمایشنامه‌نویس می‌شناسیم. مردی که لحظه لحظه تاریخ معاصر را ثبت می‌کند، اما هیچ گاه تاریخ نویس نبوده است.

ادامه مطلب...

نگاهی به زندگی و افکار جرج برنارد شاو (George Bernard Shaw)

نمایشنامه نویسی با طنزنامه های خوش بینانه
فریده شیرژیان: جرج برنارد شاو در 26 ژوئیه 1856 م در دوبلین(ایرلند) به دنیا آمد. مادر شاو آوازخوان و دانشجوی رشته هنر بود و پسرش را به مسائل فرهنگی، به ویژه موسیقی، نقاشی و تئاتر علاقه مند کرد.
شاو جوان ساعت ها از وقت خود را به مطالعه کتاب "سرمایه" نوشته مارکس و نتهای موسیقی اپرای تریستان و ایزولده اثر واگنر گذراند. در این زمان با ویلیام آرچر، منتقد تئاتر و مترجم نمایشنامه های ایبسن، آشنا شد و در 28 سالگی به کمک آرچر، کاری پیدا کرد که عبارت بود از بررسی کتاب برای یک روزنامه و نقد و تحلیل نمایشگاه های هنری برای روزنامه ای دیگر.

ادامه مطلب...
عضو این خبرخوان RSS شوید

ورود به پنل کاربری

ایجاد اکانت کاربری