گفتگو

عادل توکلی نسب

عادل توکلی نسب

ملاقات با بانوی سالخورده

اسمش سرای سلامت بود.
همه سالم...
همه خوشحال....
یکی از دخترا داشت با یاسر می رقصید.همه دست می زدیم؛هورا می کشیدیم.اون دختر از همه شادتر بود چون ملال گذشته شو با آلزایمر دوا کرده بود و به قول سهراب فقط تو حوزچه ی اکنون آبتنی می کرد.
یکی از دخترا فقط می خندید؛بی درد،بی غم،انواع بازی ها،انواع سرگرمی ها،جای گرم،جای نرم.آره خب،سرای سلامت بود،مثه ساعت کار می کرد،سالم سالم.
خوشحال؟!! ... .خوب آره،گفتم که...میخندید.
بعد دختره که عاشق رقص بود از یاسر خسته شد و اومد طرف من،دستشو رو شونه من گذاشت و خواست رقص دونفری بکنیم.نمیدونم من کدوم خاطره رو براش زنده می کردم،اما باهاش همراه شدم.چروک زیر پلکش خیس بود و با شعری که رو لبش بود به چشام خیره شده بود.
یه بی بی زهرایی هم اونجا بود.سفید بود؛مثه برف؛برفی و تپلو.دستمو گرفت و از کربلا و نجفش گفت که رفته بود.حاضر شد یکم از ثوابشو با من قسمت کنه،از اول سال که باهم حرف زدیم تا الان خیلی اتفاقای خوب برام افتاد،الان زمستونه؛نمی دونم هنوز هستش یا نه...دستمو ول نمی کرد؛دست عرق کرده م دست خشک و پیر اونو خیس کرده بود.رو لبش یه لبخند بود و پلک سمت چپش حفره ی چشمشو پر کرده بود.
یکی از دخترا رو تخت بود و از اتاقش در نمی اومد.مثه اینکه خجالتی بود و از جمع های شلوغ زیاد خوشش نمی اومد.رفتم تو اتاقش.رو تختش رو به پنجره خوابیده بود.اونم سالم بود.غذاشو می خورد؛دستشویی شو میرفت.فقط نمیشناخت.خوب طبیعی بود چون آشنایی نبود.چون جاش اینجا بود.سرای ناشناختگان...سرای فراموش شدگان...سرای سلامتی...
یه سری هور و پری که تاریخ انقضاشون گذشته بود.یه سری مادر که مورد مصرفشون تموم شده بود،یه سری ماشین که از رده خارج شده بود.یه موزه...یه موزه از گونه ی انسان های دهه ی 20 که خیلی هاشون دیگه کاملا تاکسی درمی شده بودن.
آدرسش خیلی دور نیست؛
امسال حتما ازش دیدن کنید.
سرای سلامت...همه سالم...همه خوشحال ... .

عکس : رضا رجب زاده مروی

ادامه مطلب...

33درصد نیل سایمون تمدید شد.

به دلیل استقبال پر شور مخاطبان عزیز ، تئاتر 33درصد نیل سایمون به کارگردانی یاسر عودی ، یکشنبه ( 24 اسفند ) و دوشنبه ( 25اسفند ) به روی صحنه خواهد رفت . شایان ذکر است ، این نمایش از 6 اسفند ماه در تماشاخانه استاد انوشیروان ارجمند در حال اجرا می باشد .

ادامه مطلب...

مشهد تئاتر ، دانشگاه آزاد اسلامی ، مهسا ستوده نژاد

مهسا ستوده نژاد بازیگر خوب گروهمان با درخشش در جشنواره هشتم دانشگاه آزاد اسلامی مشهد , دل تمامی بچه های پستو را خشنود کرد . مهسا با کسب عنوان اول بازیگری زن توانایی خود را نشان داد. مهسا جان همه پستویی ها برای موفقیت تو در تمامی زندکی آرزو خواهند داشت . موفق باشی.

ادامه مطلب...

گفتگوی سایت مشهد آرت با یاسر عودی ؛ 33درصد بازنمایی واقعیات جامعه است

این روزها نمایش "33% نیل سایمون" (برگرفته از فصل دوم نیل سایمون)  با بازنویسی و دراماتورژی محمد یعقوبی و کارگردانی یاسر عودی در تماشاخانه ی پستو روی صحنه است و اجرای آن تا اوایل هفته ی آینده ادامه خواهد داشت. به این بهانه گفتگویی داشته ایم با کارگردان این اثر که شما را به خواندن آن دعوت می کنیم.

لطفا خودتان را معرفی کنید و رزومه ی مختصری ارائه دهید.

یا هو! یاسر عودی هستم، متولد زاهدان و از سال 85 به مشهد آمده ام. کارشناس رشته ی IT و دانشجوی کارشناسی ارشد این رشته در دانشگاه آزاد می باشم. کار تئاتر را از زاهدان آغاز کردم، و اولین جشنواره ی کشوری که در آن شرکت داشتم، جشنواره ای در اهواز بود، در کنار دوستانی چون رامین روح فروز، مهدی هاشمی، و مهدی بهارشاهی، از فعالین تئاتر زاهدان، که شروع خوبی برایم محسوب می شد. در سال 84 هم در جشنواره ی دیگری حضور داشتم، اما در هیچ کدام از این جشنواره ها نگاهم به تئاتر چندان جدی نبود، و برایم فعالیتی بود در کنار دیگر فعالیت ها، از جمله فوتسال و بدمینتون که در آن ها هم تا مراحل کشوری پیش رفتم. اما در چند سال اخیر نگاهم نسبت به تئاتر تغییر کرد و در هیاهوی زندگی برایم به تکیه گاهی مبدل شد- در کوران حوادث خوب و بد روزگار، تئاتر تنها چیزی است که می تواند کمی آرامم کند. بعد از جدی شدن موضوع برایم، در کلاس ها و کارگاه های اساتید مختلف، از جمله آقایان قطب الدین صادقی، رحیمی و فتحعلی بیگی در تهران، و آقایان طباطبایی، تمری و حاتمی نژاد در مشهد شرکت کردم. کارهای مشترکی داشته ام با عادل توکلی و حسام محمدی، از جمله هدیه ی جشن سالگرد، دکلره، و خواب بعد از تنهایی، و اولین کاری که به صورت مستقل کارگردانی کردم، سال 87، شب های بارانی به نویسندگی علیرضا حنیفی بود، و به دلیل دشواری کار، دیگر چنین تجربه ای نداشتم تا امروز که با 33 درصد نیل سایمون دوباره به کارگردانی بازگشتم.

 چرا انتخاب 33 درصدِ نیل سایمون؟

از زمانی که تصمیم گرفتم کار جدیدی را شروع کنم، حدود یک سال و نیم به دنبال متن گشتم، تا این که پس از بررسی متون و نویسنده های مختلف به 33 درصد رسیدم؛ متنی که تا حد زیادی انتظارات مرا برآورده می کرد. نزدیک به یک سال هم روی متن و پیش تولید آن کار کردیم، و بعد از آن به سراغ اجرا رفتیم.

از نظر محتوایی یکی از اهداف اصلی ما بازنمایی واقعیات جامعه است که در آن افراد از کودکی به درستی در زمینه ی ایجاد رابطه ی صحیح، هدایت و تربیت نمی شوند و وقتی در موقعیت انتخاب قرار می گیرند، از انتخاب درست عاجزند. به عنوان مثال وقتی شکست عشقی یا جدایی را تجربه می کنند فورا وارد رابطه ی جدیدی می شوند که این مشکلات عدیده ای را به دنبال خواهد داشت.



 در اجرا بیشتر رویکرد طنز داشتید یا جدی؟

در جاهایی خود متن و دیالوگ ها سمت و سوی طنز دارند، اما تاکید خودم بیشتر بر جدیت کار بوده، و اگر در جاهایی هم از طنز بهره گرفته ام، سعی ام بر این بوده که به طور جدی از لودگی فاصله بگیرم. عقیده ام بر این است که کار هر قدر هم جدی باشد باید رگه هایی از طنز را در آن گنجاند تا جذابیت و کشش روایت حفظ شود. در بخش هایی هم هدفم این بوده که پس از کمی خنداندن تماشاگر ضربه ای به او وارد سازم تا به تعمق بیشتر در ماجرا بپردازد.

کمی از طراحی صحنه بگویید.

در طراحی، تعویض صحنه ها برایم بسیار مهم بود، و طراحی و تمرین این کار پیش از افتتاح پستو اتفاق افتاد و اصرار داشتم که در همین تماشاخانه – که به همت من، عادل و حسام شکل گرفت – اجرا شود. ترجیح ام استفاده از دکور و المان های ساده بود، اما در نهایت تصمیم گرفتم از دکوری واقع گرایانه، شامل میز، مبل، و عکس های روی دیوار استفاده کنم، و تنها از آینه و گلدان جلوی آن که رو به تماشاگر قرار می گیرد به صورت نمادین بهره گرفتم.

فکر نمی کنید استفاده از دکوری که در تعویض صحنه ها زمان نسبتا زیادی را برای تغییر به خود اختصاص می دهد، در چنین کاری با زمان اجرای طولانی باعث خستگی و دل زدگی مخاطب شود و از کشش کار بکاهد؟

این مسأله مانند تیغه ی دو لبه است؛ از این جهت که اگر تعویض صحنه ها با فاصله ی زمانی کوتاه تری اتفاق می افتاد ممکن بود تماشاچی فرصت کافی برای فکر کردن به ماجراها نداشته باشد، و این خود باعث خستگی و فاصله گرفتن از کار می شد.

چطور شد که از موسیقی زنده استفاده کردید؟

به دلیل ایجاد حس زنده بودن و برقراری ارتباط قوی تر با مخاطب.

در قسمت هایی از کار به نظر می رسد موسیقی نقش تزئینی دارد، و صرفا جهت پر کردن فضای خالی بین دو صحنه به کار گرفته شده است. نظرتان در این مورد چیست؟

شاید از نظر پرکردن فضای بین دو صحنه کمی حق با شما باشد و بتوان نام تزئینی را بر موسیقی این بخش ها نهاد، اما در حقیقت روی هر کدام از آن ها فکر شده و سعی بر این بوده که در کنار پرکردن فضای خالی پایان یک صحنه و آغاز صحنه ی بعد، حسی از صحنه های در حال آغاز نیز القا شود.

 و کلام آخر؟

کلام آخر این که به عنوان نیرویی جوان انتظار دارم از اساتید و پیشکسوتان این فن و هنر که از گوشه ی عزلت بیرون بیایند و حامی ما باشند تا بتوانیم به تئاتر این شهر رونق و غنا ببخشیم. از کسانی که سال هاست در تئاتر مشهد به فعالیت و درس آموزی مشغول اند انتظار می رود در جهت دلگرمی کسانی قدم بردارند که به عنوان مثال اولین یا دومین اثر خود را به روی صحنه برده اند و نیاز به رهنمون های مهربانانه ی آنان دارند تا در این راه به پختگی برسند، و نه در جهت دلسردی آن ها.

ادامه مطلب...

سه شنبه نوزدهم اسفند ماه هنرمندان میهمان 33 درصد نیل سایمون

3شنبه هنرمندان عزیز شهرمان مهمان وبژه اجرای 33 درصد نیل سایمون خواهند بود . این نمایش به کارگردانی یاسر عودی با بازی پویا حقیقی ، مهسا اکبرپور، فهیمه نبوی تژاد و عادل توکلی نسب از 6 اسفند ماه در تماشاخانه استاد انوشیروان ارجمند در حال اجرا است . حضور صمیمانه شما هنرمندان عزیز ، دلگرمی و شادمانی ما را همراه خواهد داشت .

ادامه مطلب...

اجرای نمایش " 33درصد نیل سایمون "

جزئیات رویداد

  • - -
  • مکان : دانشجوی 6 ، بعد از میدان ، پلاک 59/1
  • ثبت نام

بهای بلیت: ۱۲۰۰۰ تومان

بهای اینترنتی در «مشهد گیشه»: ۱۰ هزار تومان

***

نویسنده: نیل سایمون
بازنویس: محمد یعقوبی
کارگردان: یاسر عودی
بازیگران: پویا حقیقی، مهسا اکبرپور، فهیمه نبوی نژاد و عادل توکلی نسب
دستیار کارگردان: محسن شهرکی
مدیر صحنه: عرفان غلامی
موسیقی: ایمان نظیفی
منشی صحنه: مائده تجعفری
طراح صحنه: یاسر عودی
طراح نور: محمود کریمی
طراح لباس : نازنین نصیری
طراح پوستر و بروشور: کسری تیموری
ساخت و اجرای دکور: سیروس سعیدیان
عکاس: مرتضی غفوری
مدیر هماهنگی: مهتاب جامعی
کاری از گروه تئاتر پستو

ادامه مطلب...

مختصر و مفید؛ هرچیزی راجع به پســـــتو اینجاست

بر آن شديم كه بر روي پاي خود ايستاده و گروه نمايشي از دانشجوياني از رشته هاي مختلف، خوش ذوق، پر شور و با استعدادي تشكيل دهيم. و ما حصل آن شد "پستو" ؛ نامي كه بر اين گروه نهادیم.هر سال با كارهايي متفاوت و با جسارتي كه از گروه كارگرداني اتفاق مي افتاد، باعث مي شد كه در ذهن مخاطب ما لحظاتی به یادماندنی حك شود .با "تبرئه شده" شروع شد، و پشت سر آن "واقعه در واقعه" ، "هديه جشن سالگرد" ، "آسمان روزهاي برفي" ، "كابوس هاي زنده ماندن" ، "دكلره" و ... كه هر يك با ساختار شكني و خلاقيت همراه بود.
حال پس از پنج سال تصميم گرفتيم پايگاهي براي گروه بنا کنیم؛ پلاتويي براي تمرين و سالني براي اجراي نمايش هاي گروه و ديگر همكاران هنرمند.
دغدغه ي اصلي گروه پستو مسائل اجتماعي، خانوادگي و روابط في ما بين آنها بوده و مبناي اصلي انتخاب متون نمايشي بر همين پايه استوار است. اميدواريم تلاش هاي اين گروه گوشه اي هر چند كوچك از فرهنگ سازي وطنمان را در بر بگيرد. و بتوانيم تا جايي كه در توانمان هست بدرستي مشكلات و ناهنجاري ها را به صحنه نمايشي داخل كرده و راه كارهايي بابت آن در ذهن مخاطبانمان بنشانيم.
ما براي اين موج و حركت فرهنگي و هنري نيازمند حمايتتان مي باشيم. امیدواریم در تئاتر مشهد آنچه را که باید، آنگونه که شایسته است تجربه کنیم. (...)

ادامه مطلب...
عضو این خبرخوان RSS شوید

ورود به پنل کاربری

ایجاد اکانت کاربری